فونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا ساز

لطفا از تمام مطالب دیدن فرمایید.

بسم الله الرحمن الرحیم

در عالم ماده اگر به کسی عشق بورزی و دوستش داشته باشی ، همیشه آرزومندی که صدایش را بشنوی . حال اگر بین تو و او مسافتی فاصله باشد ؛ از طریق تلفن و غیره می توانی صدای او را بشنوی . اما اگر بر اثر یک

بیماری گوشهای تو ، کر باشد و تو شنوایی خود را از دست داده باشی ؛هر چند که آن معشوقه ی تو از پشت تلفن با صدای بلند با تو صحبت کند ، تو ابدا نمی توانی صدای او را بشنوی .این فراق و نشنیدن صدای او به علت

نقص و خرابی گوش تو است ؛ نه نبود او  . او هست و با تو هم صحبت می کند و صدای فریاد تو را هم می شنود ، که هی داد می زنی :" بلندتر صحبت کن " تا فقط یک کلام از او بشنوی ؛ اما میسّر نیست و این نشنیدن صدای او و این فراق ، برای تو کشنده است .

هر چه امروز در عالم ماده مشاهده می کنید ؛ حقیقت آن و حد اعلای آن در عالم بالا و در قیامت نمود دارد . البته این که شما در عالم ماده می بینید ؛بسیار نازله و در حد فهم و درک ما است ؛ و صورت اشدّ آن را فردا در عالم

بالا مشاهده خواهیم کرد . این فراق و دوری از امام (عج) که امروز برای تو سخت می آید و تحمل آن مشکل است ؛ فردای قیامت این فراق و دوری بسیار کشنده تر از این است که امروز داری ، برای همین از آن به "عذاب الیم و عذاب عظیم " تعبیر شده . 

امروز اگر تو بر اثر گناهان فعلی و صفتی ، بر روی دیدگان و گوشهای جان خود پرده بکشی و آرزومند این باشی که صدای امام و محبوب جانت را بشنوی و او را ببینی ؛ میسّر نمی شود . هر چند که او همیشه ناظر و حاضر

است و تو را می بیند و صدای فریاد تو را هم می شنود که هی می گویی :" آقا خودت را به من نشان بده ؛تا فقط یک بار تو را ببینم و صدایت را بشنوم ". اما چون گوش و چشم جان تو بر اثر کثرت گناه کور و کر شده ، نه صدای او را می شنوی و نه ...

بله محبوب هست و حضور دارد ، اما من و تو  فراق و درد دوری او را در ندیدن و نشنیدن و ادراک نکردنش داریم واین ما هستیم که از خود (خود عالی) غایبیم و علتش را هم نمی دانیم تا لااقل خود و درون خود را معالجه کنیم

تاشاید از این کری و کوری و تاریکی درونمان بدر آییم و به روشنایی و بصیرت دل برسیم و او را بیابیم و ببینیم که او هست و ما را می بیند و ما را یاری می کند ؛ تا بلکه زبانمان به شکر باز شود نه شکوه و شکایت . "انشاءالله "

 

 

 

 


برچسب‌ها:

بسم الله الرحمن الرحیم

اگر امروز کسی به تو خبر دهد که در زیر کابینت آشپزخانه ی شما ماربزرگی خوابیده . تو اگر آن را باور کنی ؛ هم از او تشکر می کنی و هم از او کمک می خواهی . اما اگر حرف او را باور نکنی و شک کنی که آیا راست می گوید یا دروغ ؟ نه تنها از او تشکر نمی کنی بلکه ممکن است به او جسارت و بی احترامی هم بکنی و از اینکه تو را ترسانده شاید به او ناسزا هم بگویی .

قران کریم در سوره نبأ می فرماید :" عمّ یتسائلون . عن النّبأ العظیم............. " . " از چه چیز از یکدیگر می پرسند ؟ در باره ی آن خبر بزرگ . همان که همواره در آن اختلاف دارند . نه هرگز زودا که بدانند ."خداوند قران صامت را به همراه قران ناطق (امام )برای ما فرستاده تا خبربسیار بزرگی را به ما بدهد و

به پیامبرش حضرت محمد (صلی الله علیه واله وسلم )فرمود :" قم فانذر " برخیز و بترسان ." (سوره مدثر )  . بترسان آنها را از فزع اکبر و از روز قیامت .

یعنی خداوند راستگوترین بندگانش را که از راستگویی به او محمد امین لقب داده اند را فرستاد ؛ تا به ما بگوید که در خانه ی قلب ما اژدهایی بسیار قوی و خطرناک به نام نفس خوابیده ، همه هوشیار باشید و از آن بپرهیزید و ماده ای به نام " تقوا و پرهیزکاری از گناه " بر روی آن بریزید ، تا به مرور کشته شود و به شما آسیب نرساند . 

گرچه خداوند مهربان به گونه های مختلف و از طریق آیات و احادیث و روایات ائمه ی اطهار (علیهم السلام ) این خبر را به گوش من رسانده و می رساند تا من خودم را از گزند و نیش این اژدهای موذی و خطرناک حفظ کنم ؛ اما من آنقدر نادانم که با او دست دوستی داده ام و با حماقت روز به روز به این اژدها نزدیک و نزدیک تر می شوم و او را تغذیه میکنم و او روز به روز بزرگتر می شود و  برای من نادان نقشه ها دارد و من بی خبر از همه جا ..                 در ادامه مطلب با ما همراه باشید........

 


برچسب‌ها:

ادامه مطلب

بسم الله الرحمن الرحیم

ارتباط با عالم ماده فقط با پنج حواس ظاهری امکان پذیر است ؛ یعنی عالم ماده متناسب با ماده بودنش ، چشم و گوش مادی را می طلبد که تو با آن ارتباط برقرار کنی . حال اگر  این آلت چشم و گوش ، آثارش را ( آثار دیدن و شنیدن را ) از دست بدهد ؛ دیگر تو نمی توانی با عالم دنیا به راحتی ارتباط برقرار کنی . پس به هر اندازه که دید چشم تو و شنوایی گوش تو کم شود ؛ به همان اندازه هم ارتباط تو با این عالم کمرنگ خواهد شد و تو نمی توانی از صداها و دیدنی های عالم ماده اثر بگیری . بله صداها و دیدنی های عالم ماده سر جای خودش هست ؛اما من به علت نداشتن آلت بینایی و شنوایی نمی توانم با آنان ارتباط برقرار کنم و رفته رفته این به قطع ارتباط منجر می شود .

انسان به مرور زمان بر اثر ارتکاب گناه چشم و گوش و انجام محرمات و .... ارتباط خود را با عالم ملکوت کم می کند . بله شنیدنی ها و دیدنی های عالم ملکوت سرجای خودش هست ؛ اما من به علت اینکه چشم و گوش دلم را بر اثر گناهان پی در پی " کور و کر "کرده ام ؛ نه صدای ملکوتیان را می شنوم و نه چیزی از آن عالم را می بینم و دریافت می کنم و علت و مسبّب این قطع ارتباط هم خودم هستم . البته اگر تا زمانی که زنده هستم و

مهلت دارم ؛ به این قطع شدن ارتباط پی ببرم و در صدد  توبه و جبران  آن برآیم ؛ خداوند مهربان که این برگشت و پشیمانی مرا می بیند ، برسر راه من راهنما و استاد ی قرار می دهد تا معالجه شوم و بینایی و شنوایی دلم را بدست آورم .حال اگر من بی توجه و با حماقت فقط دلم به دیدنی ها و شنیدنی های این دنیا خوش باشد و نتوانم به شنوایی و بینایی دلم دست پیدا کنم ، هم امروز نمی توانم به عوالم وجود و ملکوت و به خانه ی خضرای وجودم راه پیدا کنم و هم فردا  از دیدنی ها و شنیدنی های آنجا محروم خواهم بود ! چون این چشم و گوش دلم را باید در این دنیا فعال می کردم که نکردم .  خودم کردم که ............قران می فرماید:" ولا تکونوا کالذین نسوالله .......... "و مانند کسانی نباشید که خدا را فراموش کردند پس خدا هم خودشان را از یادشان برد . آنان همان فاسقانند ."

   


برچسب‌ها:

بسم الله الرحمن الرحیم

مورچه ای بر صفحه ی کاغذی قدم می زد ؛ ناگاه در برابر دیدگانش جوهری بر کاغذ چکانده شد و

خطی نوشته شد .مورچه با کنجکاوی دنبال نویییییییییییییییسنده می گشت !!

و کنجکاو بود بداند این کلمات چگونه ایجاد شدند ؟ !  در اول چشمش جوهر را دید و

گفت این کلمات را جوهر نوشته ،بعد به دنبال جوهر ؛ خودنویس را دید که جوهر از آن می ریزد ،

 گفت : نه ! این نوشته از قلم است . بعد به دنبال قلم حرکت کرد  و دستی را دید 

که قلم را حرکت می دهد ؛ گفت : پس این نوشته از دستی است که قلم را حرکت می دهد ؛

بعد با دقّت بیشتری سر بالا کرد و دید این دست به شخصی وصل است ، گفت : فهمیدم ؛

این نوشته را شخص با دستش به وسیله ی قلم می نویسد .

بعد فکر کرد و ... ساعت ها فکر کرد و بر اثر اندیشیدن ، بصیرت پیدا کرد و دید که شخص هم

خودش به تنهایی قادر به نوشتن نیست و دریافت که شخص هم صاحب روحی است

که امورات جسم را تدبیر می کند و حرکت جسم از روح است ؛ پس اوست که می نویسد !  

بعد دوباره و سه باره در تفکری عمیق فرو رفت و با بصیرت دل دریافت که در پشت پرده خبرها است ! !!

و................. این روح هم به قادر مطلق و به قدرت لایزال الهی وبه سرچشمه ی وجود وصل است و

از آنجاست که جان می گیرد و به جسم هم جان می بخشد .

 پس این نوشته را او که " هو المتکلم " است به روح تعلیم می دهد و روح به جسم منتقل می کند ،

و جسم به دست نیرو می دهد و دست به وسیله ی قلم و جوهر می نوسد .

و این مطالب نوشته می شود ......... در ادامه مطلب با ما همراه باشید .

        


برچسب‌ها:

ادامه مطلب

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 47 صفحه بعد

لطفا از دیگر مطالب نیز دیدن فرمایید
.: Weblog Themes By SlideTheme :.


  • سحر دانلود